۸۰ سالگی خسرو شکیبایی با مهرجویی و پوراحمد
تاریخ انتشار: ۷ فروردین ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۰۱۷۹۰۹
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، خسرو شکیبایی، زاده هفتمین روز بهار است؛ هنرمندی که اگر زنده بود، امسال ۸۰ شمع بر کیک تولدش خاموش میکرد.
به گزارش فرارو، خسرو شکیبایی، یکی از بیشمار هنرمندان سرزمین کشورمان بود که بر صحنه تئاتر کشف شد. او همواره خوشنود بود که زادروزش با روز جهانی تئاتر همزمان شده است.
او که در کودکی جادوی سینما و تئاتر را کشف کرده بود، همه کوشش خود را به کار گرفت تا به سرزمین هنر راه بیابد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در نوزده سالگی برای اولین بار استعداد بازیگری او کشف شد. خداوند برای او کم نگذاشته بود هم توانمندی بازیگری و هم صدایی جادویی. با این همه او به این موهبتهای طبیعت بسنده نکرد بلکه تا سر حد توان تلاش کرد تا به سرمنزل مقصود برسد و در هنرهای نمایشی کشورمان به چهرهای ماندگار تبدیل شود.
اما در این نوشتار که به انگیزه زادروز او منتشر میشود، قرار نیست از بازیهای اثرگذار او بگوییم یا شخصیت مثالزدنیاش که به قول رامبد جوان، به طرز بیرحمانهای، دوستداشتنی بود.
او در روز جهانی تئاتر به دنیا آمد و منطق گفتگو را که اصلیترین پایه تئاتر است، خوب میدانست.
شکیبایی نه تنها روی صحنه نمایش یا مقابل دوربین راه گفتگو با مخاطب خود را بلد بود، به هنگام دکلمه اشعار شاعران کشورمان نیز این ویژگی را به کار میبرد.
اگر ما فریفته شعرخوانی او میشدیم و خلوت خویش را با صدای او آهنگین میساختیم، تنها به سبب جادوی صدای او نبود. او خوب میدانست که چگونه مهارت بازیگری خود را به کار بگیرد و با مخاطب غایب خود، گفتگو کند؛ خسرو شکیبایی در تمام لحظات خلوت ما حاضر بود.
او که بارها روی صحنه تئاتر کشف شده بود، خوب میدانست که تکگویی شاعرانه را چگونه به گفتگو تبدیل کند و اینها همه آسان به دست نیامده بود چراکه او به نسلی تعلق داشت که به واسطه تلاش و خواستن خود، جاده موفقیت را هموار میکرد.
همچنانکه در سالهای آغازین جوانی، مشکلات زندگی، او را از تحصیل بازنداشت و در دوران طلایی دانشکده هنرهای زیبا در رشته تئاتر پذیرفته شد تا نزد بسیاری از نامآوران این هنر، کسب علم کند.
خیلی زود به نمایشهای دانشجویی راه یافت و در آثاری که استادان دانشکده با حضور دانشجویان خود به صحنه میبردند، به ایفای نقش پرداخت.
در کنار زنده یاد هادی اسلامی مشغول بازی در نمایشی بود که عباس جوانمرد، سرپرست و موسس گروه هنر ملی، آنان را برای حضور در شاخه دوم این گرو دعوت کرد. شکیبایی و اسلامی هم با شوق این دعوت را پذیرفتند. در این گروه بود که با محمود استادمحمد آشنا شد و در نمایش «شب بیست و یکم» او به ایفای نقش پرداخت و در همین نمایش بود که مسعود کیمیایی که او نیز جزو کارگردانان موج نو سینما بود، بازیاش را دید و برای فیلم «خط قرمز» او را دعوت به کار کرد.
این دومین باری بود که شکیبایی روی صحنه تئاتر کشف میشد و به فاصله چند سال بعد، یعنی در دهه ۶۰ که داریوش مهرجویی، دیگر کارگردان نوگرای سینما در جست و جوی «هامون» خویش بود، با دیدن بازی شکیبایی در نمایش «شاهزاده و گدا» به کارگردانی هادی مرزبان، دریافت که بعد از چند ماه جستجو، «هامون» خود را یافته است و این سرآغاز ورود درخشان شکیبایی به سینما بود.
شکیبایی، اما از آن بازیگرانی نبود که تنها دل در گرو سینما و تئاتر داشته باشد. او از مخاطب فراگیر تلویزیون نیز غافل نبود و هر زمان که فرصتی دست میداد و اگر پیشنهاد قابلتوجهی میرسید، نه نمیگفت که نتیجه آن بازی در مجموعههایی همانند «مدرس»، «روزی روزگاری»، «تفنگ سرپر»، «خانه سبز»، «کاکتوس» و ... شد.
گرچه عمر او چندان بلند نبود، اما در همان مجال هم خود را به یکی از ماندرگاترین و اثرگذارترین هنرمندان کشورمان تبدیل کرد و روز ۲۸ تیر سال ۱۳۷۸ وقتی که در ۶۴ سالگی، چشمانش را برای همیشه بر جهان بست، هم او میدانست و هم ما میدانستیم یادگارهایی گرانسنگ برایمان به جای گذاشته است.
امسال که او در جهانی دیگر ۸۰ ساله شده است، مهمانان عزیزی، چون داریوش مهرجویی و کیومرث پوراحمد را هم در کنار خود دارد.
۲۴۵۲۴۵
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1888456منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: خسرو شکیبایی داریوش مهرجویی کیومرث پوراحمد خسرو شکیبایی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۰۱۷۹۰۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
خسرو حیدری بمب نقل و انتقالات را خنثی کرد
به گزارش ورزش سه، خسرو حیدری مدافع راست سابق استقلال از سالهای دوران فوتبال خود صحبت کرد و اعتقاد دارد که حضور در سپاهان خاطرهای برای او بود که باعث شد پس از بازگشت به استقلال دیگر از این تیم جدا نشود و حتی در آخرین فصل حضور پیشنهاد تراکتور را رد کند تا در استقلال خداحافظی کند.
در ادامه نکاتی از سالهای طولانی حضور او در استقلال و مسیر رسیدن به این تیم، جدایی از جمع آبیها و خداحافظی در این تیم را مشاهده میکنید:
شروع دوران حرفهای با ابومسلم
زمانی که جوانان استقلال بودم برای خدمت سربازی به مشهد رفتم و لیگ برتری شدن ما از فوتبال مشهد و ابومسلم بود و سرمربیگری ام هم از همین شهر شروع شدم، با توجه به اینکه خوشه طلایی داشت به مشهد منتقل میشد انگیزه ای شد به این تیم بروم، خاطرات خوبی همراه با جباری در مشهد دارم.
ماجرای بازگشت دیر هنگام به استقلال
من 18 سالم بودم که به ابومسلم رفتم و سربازی ام را تمام کردم، من اشتباه انتخابی داشتم و بعد از اتمام سربازی آقای قلعه نویی من را میخواست اما اشتباه کردم و رفتم پیکان، در آن سال فرزاد مجیدی دفاع راست استقلال بود، اگر میامدم احتمال حضور در جام جهانی 2006 هم بود، مشاورهای خوبی نداشتم و به پیکان رفتم و همان سال آن تیم سقوط کرد و به سختی رفتم پاس و 3 سال هم در این تیم بودم، 2 سال پاس تهران با مجید جلالی و دنیزلی کار کردم، چندسالی که دیر رفتم استقلال به دلیل این بود که مشاورهای خوبی نداشتم.
از پیوستن به سپاهان پیشمان شدم
خیلی دوست ندارم راجب یک سال حضور در سپاهان صحبت کنم، یکی از دلایلی که در استقلال خداحافظی کردم این بود که دوست داشتم خاطره حضور در سپاهان را از هواداران استقلال پاک کنم، وقتی به استقلال بازگشتم دیگر به تیم دیگری نرفتم، من از بچگی در استقلال بزرگ شدم و آن زمان هم جوان بودم که به تیم سپاهان منتقل شدم، بعد از اینکه رفتم سپاهان فهمیدم چقدر هواداران روی من حساس هستند، دو سال استثنایی در استقلال داشتم و نزدیک 18 پاس گل دادم که البته آرش خیلیهایش را گل نکرد (باخنده)!
بعد از اینکه رفتم سپاهان فهمیدم که اشتباه بزرگی کردم و بعد به استقلال بازگشتم و دیگر از این تیم جدا نشدم و در این تیم خداحافظی کردم.
رد پیشنهاد تراکتور برای حداحافظی در استقلال
سال 98 آخرین سالی بود که برای استقلال بازی کردم و بعد از آن تصمیم گرفتم که بازی نکنم که همون سال آقای زنوزی پیشنهاد حضور در تراکتور را به من داد اما دوست داشتم در استقلال از فوتبال خداحافظی کنم و چون دوست داشتم مربیگری کنم نمیخواستم تیم دیگری بروم، خیلی ها به من گفتند چرا اینقدر زود فوتبال را تمام کردی و به آنها گفتم از جوانان استقلال شروع کردم و دوست داشتم همانجا کارم را تموم کنم، این گارانتی هست که اگر از استقلال جدا شوی چند سال میتوانی در تیم های دیگر خداحافظی کنی، با افرادی مثل علیرضا منصوریان مشورت کردم و خوشحالم که فوتبالم را در تیم محبوب کودکیام تمام کردم.